ستاره بود غزل بود ترانه بودو تو بودی

هزار حادثه اما بهانه بودو تو بودی

تو بودی و شب قصه تو بودی و تب پرواز

هزار آینه فریاد هزار پنجره آواز

شب است و شعر دوباره شب است وباغ ستاره

به اعتبارتوروشن من و چراغ ستاره

حضورم ازتوهمیشه سکوتم از توصدابود

توآسمون ترانه پرنده بودورهابود

گذشتی از شب قصه گذشتی از شب آواز

نه از ستاره شنیدی نگفتی از تب پرواز

نگفتی از شب گریه نگفتی از من بی تو

در این حضور خیالی چگونه ماندن بی تو

ستاره بود غزل بود غزل نبودو توبودی

تویی که از تو نوشتی تویی که از تو سرودی

ستاره بود غزل بود غزل نبودو توبودی

نظرات 3 + ارسال نظر
بهار دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:11 ب.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

سلام ستاره جون رسيدن بخير کجايی خانم خانوما؟
شعرتم مثل هميشه عالی بود

عاشق چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:29 ق.ظ

سلام گلی
دوست دارم
ای خدااااااااااااااااااااااااااا :)

اشکان پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:22 ب.ظ http://batashakorazshoma.blogsky.com

سلام :
...وقتی میبینم کسی اگاهانه و با تسلط کاری میکنه و چیزی مینویسه ...واقعا لذت میبرم....گرچه این روزا کمتر این حال برام پیش می یاد.
....این چرخش آگاهانه از :ستاره بود..غزل بود..ترانه بود و تو بودی....به ستاره بود غزل بود غزل نبود!! و تو بودی.....واقعا زیبا و همراه با نواوری بود...
ضمن اینکه ابیات بین فاصله این ۲ بخش هم به خوبی در خدمت این چرخش به کار گرفته شده بود.
تبریک.
و
شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد