از خرابات غمت ویرانی دل شد نصیب

فکر آبادی این میخانۀ ویران مکن


شاید که این میخانه را دیگر ندیدم ای دریغ

نام من را پاک از سرلوحۀ رندان مکن

نظرات 6 + ارسال نظر
بهار جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:57 ب.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

سلام ستاره جونم ... امیدوارم دلت همیشه شاد و بهاری باشه .... قربونت برم

فرزاد شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:55 ب.ظ http://farzaaad.blogfa.com

سلام
وبلاگ خیلی خیلی با حالی داری
به ما هم سر بزن
بای
seven

فرزاد شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:58 ب.ظ

راستس اگه دوست داشتی وبلاگ منو هم تو قسمت
دستات بذار
چون من وبلاگتو گذاشتم
بای
seven

عاشق یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ

سلام عزیزم
شاد باشی گلم
راشتی بادی گارد من چه طوره ؟ !

نرمن در ب در دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:04 ق.ظ http://sbn12.tk

سلام....
راستش درست نفهمیدم چی شد فقط فهمیدم هر چی هست زیر سر این غمه ....

پوریا پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:29 ق.ظ http://lovely-star.blogsky.com

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو نالهءشبگیر کنم
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات در یکی نامه محالست که تحریر کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد