من فکر می کنم که تمام ستاره ها

به آسمان گمشده ای کوچ کرده اند

وشهر،شهر چه ساکت بود

افسوس

من مرده ام

وشب هنوز هم

گوئی ادامۀ همان شب بیهوده است

شاید که روح را

به انزوای یک جزیرۀ نامسکون

تبعید کرده اند

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ

سامان پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:04 ق.ظ http://www.khabe-kootaah.blogsky.com

سلام ممنون که به من سر زدی متنای زیبایی میگی . از بابت لینک هم ممنون /

مریم پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام
هیچوقت اینجوری دلتنگ نبینمت عزیزم مگه من مردم دوست خوبم
بیا ببینمت مشتاقانه منتظرتم منتظر خانومی زیبا و شاد و سرزنده مثل همیشه

بهار پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:21 ب.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

سلام ستاره جون .... چقدر قشنگ بود ... فقط بوی نا امیدی میداد .... یادته که :‌ آری آغاز دوست داشتن است .... من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست .... شاد باشی عزیز دلم ..... قربونت برم من ***

مسافر همیشگی جمعه 17 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:28 ق.ظ http://daram-az-to-minevisam2.blogsky.com

ای ستاره ها که همچو قطره های اشک سربدار
سر بدامن سیاه شب نهاده اید
ای ستاره ها کز آن جهان جاودان
روزنی بسوی این جهان گشاده اید
رفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟
ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست ؟

گزیده ای از شعر : ای ستاره ها
زنده یاد فروغ فرخزاد
پایدار باشی
حق نگهدار

[ بدون نام ] شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:58 ب.ظ

سلام ستاره جون
ظلمت شکافت زهره را دیدیم به ستیغ بر آمدیم
آذرخشی فرود آمد و ما را در نیایش فرو دید
لرزان گریستیم.خندان گریستیم
رگباری فرو کوفت : از دردهمدلی بودیم
سیاهی رفت سر به آبی آسمان سودیم در خود آسمانها شدیم...
سایه را به دره رها کردیم لبخند را به فراخنای تهی فشاندیم
دوستدار همیشگی شما آتش سرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد